با تأسیس این سازمان، اشرف پهلوی در رأس آن قرار گرفت و دربار، نقش اجرایی گسترده ای در امور کشور پیدا کرد و برخلاف تصریح متمم قانون اساسی، بر بخش بزرگی از فعالیت های اجتماعی دست گذاشت.
اشرف از طریق سازمانی که قرار بود به بهبود بهداشت و درمان کشور کمک کند، کارتل بزرگ تجاری اجتماعی به وجود آورد که بیشتر مطبوعات را زیر نظر داشت و توانست در تمامی ارکان اجتماعی، نفوذ و با سازمان ها و نهاد های دولتی ارتباط برقرار کند.
ازجمله اقدامات این سازمان، ضمن گسترش فعالیت های اجتماعی، گسترش فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری در بخش های مختلف بود تا بتواند سود بیشتری کسب کند. به تدریج حوزه نفوذ سازمان گسترش پیدا کرد و به عرصه لاتاری و بخت آزمایی نیز وارد شد. سود هنگفت ناشی از فعالیت های اقتصادی قانونی و غیرقانونی سازمان که به طور مستقیم به جیب دربار می رفت و احدی نمی توانست درباره آن اظهار نظر یا پرس وجو کند، باعث شد که اشرف پهلوی تا هنگام فروپاشی این سازمان در زمان انقلاب، مسئولیت آن را برعهده داشته باشد و دوستان او، بازیگران اصلی این مجموعه عریض و طویل باشند.
سازمان خدمات اجتماعی، در تمام فعالیت های اقتصادی مهم کشور حضور داشت و به تدریج، شبکه ای گسترده از عوامل خود را در سراسر کشور ایجاد کرد؛ با این حال، این شبکه گسترده، به دلیل تمرکز بر سودآوری و چپاول ثروت های ملی، مجال شناسایی ساختار های اجتماعی جامعه ایران را نداشت و هنگامی که توفان انقلاب آغاز شد، کاملاً منفعلانه عمل کرد.
رویکرد سودجویانه دربار در موضوع سازمان خدمات اجتماعی که ظاهراً برای رسیدگی به امور مربوط به مردم و در اصل برای سازمان دهی فعالیت های اقتصادی غیرقانونی دربار به وجودآمده بود، یکی از دلایل نارضایتی عمده جامعه را رقم زد و فروپاشی رژیم شاه را تسهیل کرد. در هیئت مرکزی این سازمان، ۴۰ نفر عضو بودند که تمام آن ها را شاه منصوب می کرد و هیچ کس در تغییر و جایگزینی آن ها، نقشی نداشت. بدیهی بود که محمدرضاپهلوی نیز، اداره این کار را به اشرف واگذار کرده بود و او بود که این سازمان را اداره می کرد.