سحر قریشی و همکارانش مرزهای شاعری را جا به جا کردند + عکس

بخشی از این اثر هنری زیبا را می خوانیم: «من تو بوده ام / تو / تو بوده ای / ما / تو بوده ایم...». با توجه به این که امروز هرکسی هرکاری دلش می خواهد می کند و بعد که مردم و منتقدان شاکی می شوند یا از آن ها شکایت می کند یا اصلا تحویل شان نمی گیرد، پیش بینی می کنیم خانم سحر قریشی هم که این روزها خیلی فعال شده، بسراید: «تو دیگه پیر شدی / مهناز افشار / من جوونم / می خوام تو فیلم جدید مرحوم وینچستر بازی کنم / تو دیگه نمی تونی / یه یه یه...»  یا رامبد جوان در حالی که مشغول کرفس خریدن در غربت است، زمزمه کند: «دوه دوه دوه دوه / غربت چقدر سخته / دوه دوه دوه دوه / هوای غربت چقدر گرمه / دلم تنگ شده برای خونه / برای خندوانه و هندونه / عوضش مجبورم این جا تو غربت بالا و پایین بپرم و الکی بخندم تا کسی دردم رو ندونه...»  یا حتی خانم تهمینه میلانی هم از دیوان اشعارش رونمایی کند و با این شعر روبه رو شویم: «توانا بووود / هرکه / دانا بووود / ز کاپی دل پیر / برنا بوووددد...»!